خاطرات کودکی مهیار

آرزو دارم نوروزی که پیش رو داری ، آغاز روزهایی باشد که آرزو داری ... لحظه سال تحویل: اینم مهیار لحطه شادی سال نو داریم میریم عید دیدنی اینبم مهمونهای کوچلوی ما : ماهان جون اقا سبحان بقیه عکس هارم بعدا اضافه میکنم ...

تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا  وجود پاکت اومد تو جمع و خلوت ما  تو تقویما نوشتیم تو این روز و تو این ماه از آسمون فرستاد خدا ۱ ماه زیبا تولدت مبارک ...

...

چهارشنبه سوری مبارک      ...

...

دعوت شدیم ازطرف امام رضا تا خدمت برسیم برای دست بوسی         عکسای باغ وحش باغ وکیل اباد مشهد           بین راه می ایستادیم تا بچه ها یه استرا حتی کنند         بین راه برگشت توی بابلسر که شب رو مونده بودیم از مهمانسرا برای گردش بابلسر بیرون رفتیم که با تیاتر خیابانی روبرو شدیم که نمایش عید داشتن با حاجی فیروز و حاجی نوروز و سفره هفت سین           ...

           22 ماهیگیت مبارک مهیار جون در استانه 2 سالگی در این هوای هوای سرد دل ما با وجود تو به گرمایی تابستون است  چه خوب که خداوند تو هدیه بزرگ رو به ما داده ...

دست حاجی بابای مهربون درد نکنه که از حالا باعث علاقه پیام و مهیار به نماز میشه ما این عکس رو هر روز تجربه میکنه اونم توی هر وعده نمازی که حاجی بابا وحاجی ماما سجاده پهن میکنن تا نماز بخونن  خدای بزرگ به حق نمازها و سجده هایی که این کوچلو ها میرن نگهداره اونا باشه   ...

...